من و گل پسرم در روزهای آخر
باورش سخته. باور اینکه یکی توی دل آدم باشد و هی بزرگ شود فکرش را بکن ،هر ماه بزرگتر شدی ومن عاشق این بزرگ شدنها. هر وقت میدیدم لباسم تنگ شده ذوق میکردم که تو بزرگتر شده ای بعد وقتی که ضربه میزدی مثل اینکه دری را بکوبی و بگویی باز کن دیگر و من هر بار در دلم میگفتم صبر کن ،هر کاری به وقتش. ...